خلاق


 

ای کاش ما آدم ها می فهمیدیم،
 خوشبخت شدنمون در گرو بدبخت شدن
 آدم های دیگه نیست!

  • نفس نریمانی

چه آموختم؟!

آموختم که: زندگی سخت و دشوار است، اما من از او سخت ترم.

آموختم که: فرصت هیچگاه از بین نمی رود، بلکه شخص دیگری آن را تصاحب می کند.

آموختم که: چشم پوشی از حقایق، واقعیت را تغییر نمی دهد!

آموختم که: تنها کسی که مرا در زندگی شاد می کند، کسی است که می گوید تو مرا شاد کردی!

آموختم که: مهربان بودن بسیار مهم تر از جنگجو بودن است!

آموختم که: خداوند همه چیز را یک روز نیافرید! پس من نمی توانم همه چیز را در یک روز به دست آوردم!

و سرانجام آموختم: سکوت قدرت بی انتهاست.

  • نفس نریمانی

اینکه مغرورید،اصلا اشکالی نداره

اینکه فکر می کنید فقط خودتون غرور 

دارید ،اشکال داره

  • نفس نریمانی

آبشار هم با تما م زیبایی

واقتدارش برای رسیدن

به"مقصود"فرو میریزد.


گاهی باید در خود شکستن را

 تجربه کرد تا به دریا رسید.

  • نفس نریمانی

درست در لحظه آخر....

در اوج توکل و نهایت تاریکی....

نوری نمایان می شود،معجزه ای رخ می دهد

خدا از راه میرسد....!

  • نفس نریمانی

یک وقتی...بد فهمی ها آزارم میداد....

ناراحت می شدم....از قضاوت ها.....

کج فهمی ها...سوء تفاهم ها.....

همه اش میترسیدم.....که

آدم ها بد بفهمند....اشتباه قضاوتم کنند

وقت زیادی صرف میکردم....برای توضیح دادان خودم

حالا اما.....

موضعم سکوت است

در برابر بی مهری آدم ها هیچ نمگویم!

دیگر....

نه انرژی توضیح دادن دارم

نه حتی حوصله اش را.....

میدونی!!

دیر دریافتم که مسول طرز فکر آدم ها نیستم.....

بگذار هر که هرچه دلش خواست بگوید

وبرداشت کند

بیخال!!!

بیخیال

  • نفس نریمانی

صبورانه در انتظار زمان بمان!!!

هر چه در زمان خودش رخ می دهد..........


باغبان حتی اگر باغش را غرق آب کند.......

درختان خارج از فصل خود میوه نمی دهد..!

  • نفس نریمانی
زنی زیبا که صاحب فرزند نمیشد نزد پیامبر میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند،وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
زن میگوید خدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است.
زن این بار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
سال سوم پیامبر زن را با کودکی در اغوش می بیند.
با تعجب از خدا میپرسد:بار الها،چگونه کودکی دارد او که بدون فرزند خلق شده بود!!!؟
وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهد داشت. او باور نکرد و مرا رحیم خواند.
رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.با دعا سرنوشت تغییر می کند.....

*میان آرزوی تو و معجزه خداوند،دیواری است به نام اعتماد.

*پس اگر دوست داری به آرزویت برسی با تمام وجود به او اعتماد کن.

  • نفس نریمانی

میترسم....

از کسانی که

از خدا نمی ترسند..

  • نفس نریمانی
"هم دیگر را پیر نکنیم"
باور کنید تک تک آدم ها زخمی اند.
هر کس درد خودش را دارد
دغدغه ومشغله خودش را دارد.
باور کنید ذهن ها خسته اند، قلب ها زخمی اند،
زبان ها بسته اند.
برای دیگران آرزو کنیم بهترین ها را،راحتی را.
یاری کنیم همدیگر را تا زندگی برایمان لذت بخش شود.
آدم ها آرام آرام پیر نمی شوند.
آدم ها را لحظه ها پیر نمی کنند.
آدم ها را آدم ها پیر می کنند.
سعی کنیم هوای دل هم دیگر را بیشتر داشته باشیم.
"هم دیگر را پیر نکنیم" 
  • نفس نریمانی

اگر انسان با تمام قدرتش در مقابل

ترس هایش نایستد،مجبور خواهد

شد در برابر آن ها زانو بزند......

  • نفس نریمانی

وقتی چیزی در حال تمام شدن باشد، عزیز میشود!

یک لحظه آفتاب در هوای سرد، غنیمت میشود!

خدا در مواقع سختی ها، تنها پنها ه میشود!

یک قطره نور در دریای تاریکی، همه ی دنیا میشود...

یک عزیز وقتی که از دست رفت، همه کس میشود.....

پاییز وقتی تمام شد،

به نظرم قشنگ و قشنگتر میشود!

ما همیشه دیر متوجه می شویم!!!

قدر داشته هایمان را بدانیم....

چرا که،خیلی زود،دیر میشود!

  • نفس نریمانی

تسلیم نخواهم شد

زندگی می کنم...

برای رویاهایی که منتظرند به دست من واقعی شوند.

من فرصتی برای بودن دارم،پس ساکت نمی نشینم..

می گذارم همه بدانند که من با تمام توانایی ها وکاستی ها،شاهکار زندگی خود هستم

کافی ست لحظات گذشته را رها کنم و برای ثانیه های آیند زندگی کنم

چون رویاهایم آنجاست

ومن فقط یک بار فرصت زندگی کردن را دارم..........

  • نفس نریمانی

ساده لباس بپوش!
ساده راه برو!
ولی در برخود با دیگران ساده نباش!
زیرا سادگیت را نشانه می گیرند برای درهم شکستن غرورت.

  • نفس نریمانی

هیچ وقت چهری هیچ بشری رو مسخره نکنید
آدم ها تو خودشون می شکنن
آدم ها بغض می کنن
آدم ها از خودشون متنفر میشن 

چهره ی آدم ها زشت نیست،متفاوته

  • نفس نریمانی

وقتی یه اتفاق بد

تو زندگیت میفته،

کتاب رو نبند،

ورق بزن و برو فصل بعدی....

  • نفس نریمانی

آیا از پشت کوه آمدید؟
آری از پشت کوه آمده ام....
چه می دانستم این ور کوه بایدبرای ثروت،حرام خورد؟!
برای عشق خیانت کرد
برای خوب دیده شدن دیگری را بد نشان داد
برای به عرش رسیدن دیگری را به فرش کشاند 
وقتی هم با تمام سادگی دلیلش رامی پرسم می گوید:از پوشت کوه آمده!
ترجیح می دهم به پشت کوه برگردم وتنها دغدغه ام سالم برگرداندن گوسفندان از دست گرگ ها باشد 
تا اینکه این ور کوه باشم گرگ!

  • نفس نریمانی

xگرگ x
عاطفه ندارد!!!!
رحم ندارد!!!!!
فکر ندارد!!!!
ولی....
اگر بفهمد "دوستش داری" رام می شود!!!!
حتی اگر بی رحم ترین گرگ باشد....
xآدمx
عقل دارد!!!!
شعور دارد!!!!
فکر دارد!!!!
ولی....
اگر بفهمد"دوستش داری" گرگ "می شود!!!!
حتی اگر رام ترین آدم باشد.....

  • نفس نریمانی

به ما گفتند باید بازی کنید 

گفتیم با کی؟گفتند با دنیا. تا خواستیم بپرسیم بازی چی؟
سوت اغاز بازی رو زدن،فقط فهمیدم خدا  تو تیم ماست.
بازی شروع شد و دنیا پشت سر هم به ما گل میزد ولی نمیدونم چرا 
هر وقت به نتیجه نگاه میکردم،امتیاز ها برابر بود.
تو همین فکر بودم که خدا زد به پشتم.خندیدو گفت:نگران نباش تو وقت اضافه میبریم حالا بازی کن!گفتم آخه چوری؟
بازم خندید و گفت:خیلی ساده فقط پاس بده به من باقیش با من 

  • نفس نریمانی

گاهی پروانه ها هم اشتباه عاشق می شند....

بجای شمع 

گرد چراغ های بی احساس

خیبان میمیرند....

  • نفس نریمانی